ریحانه الرسول**

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ذوالقرنین

12 اردیبهشت 1396 توسط دانشي كهن

 

✍?«طبق گواهی دانشمندان در سرزمین قفقاز میان دریای خزر و دریای سیاه سلسله کوه هایی است

که همچون یک دیوار شمال را از جنوب جدا می کند. تنها تنگه ای که در میان این کوه های دیوار مانند وجود دارد، تنگه «داریال » است

??اکنون در آن جا دیوار آهنین باستانی به چشم می خورد. به همین جهت، بسیاری معتقدند سد ذوالقرنین همین سد است

▪️⬅️جالب این که در آن نزدیکی نهری به نام «سائرس » وجود دارد که به معنای «کوروش » است.

یونانیان کوروش را سائرس می نامیدند. در آثار باستانی ارمنی،

این دیوار «بهاگ گورائی » ، «تنگه کورش » یا «معبر کورش » خوانده شده است. این سند نشان می دهد بانی این سد او بوده است.» (9)

❗️البته در این نظریه نقاط مبهم وجود دارد; ولی فعلا می توان آن را بهترین نظریه درباره تطبیق ذوالقرنین بر رجال معروف تاریخی دانست.

چرا قرآن به طور بارز نام این فرد را ذکر نکرده است.☑️

??قرآن کریم درباره پیامبران و مطالبی که به آنان مربوط می شود، آیات فراوان دارد.

این آیات بخش عمده ای از نگرش های تاریخی قرآن را تشکیل می دهد. گفتنی است محور بحث های دانشمندان تاریخ شۆون مادی بشر است.

◾️✍?وقایع نگاران معمولا محور تاریخ را پادشاهان و حاکمان قرار داده، تاریخ را با توجه به احوال آنان نگاشته اند

و تنها به تبع آن ها از احوال جوامع و ملت ها سخن گفته اند.

⬅️در این گونه تاریخ ها که عمده تاریخ نگاری ها را تشکیل می دهد، محور بحث حکومت است;

اما کسانی که بحث های تحلیلی درباره تاریخ کرده اند، بیش تر تأکیدشان بر مردم و تحلیل ویژگی های رفتاری مردم و قهرمانان تاریخ است

و از ذکر نام افراد و جزئیات داستان ها اجتناب می کنند. قرآن کتاب تاریخ نیست، تا تمام جزئیات موارد تاریخی را بیان کند. (10)?


??پی نوشت ها:
↘️

?1. کهف (18): 83.
?2. نورالثقلین، علی بن جمعه حویزی، ص 294 و 295.
?3. تفسیر نمونه، ج 12، ص 547 و 548.
?4. همان.
?5. کهف (18): 90.
?6.تفسیر نمونه، ج 12، ص 548.
?7. همان، ص 549.
?8. همان، ص 549 و 550.
?9. همان، ص 550.
?10. برای مطالعه، بیش تر رجوع کنید به:
?الف) ترجمه تفسیر المیزان، ج 13، ص 496- 544.
?ب) تفسیر نمونه، ج 12، ص 523- 557.
?ج) لغتنامه دهخدا، واژه ذوالقرنین.
?د) کورش کبیر (ذوالقرنین)، ابوالکلام آزاد، ترجمه: باستانی پاریزی.
?ه) قصص قرآن یا فرهنگ قصص قرآن، صدر بلاغی.
بخش قرآن تبیان

 نظر دهید »

جوابه جواب

12 اردیبهشت 1396 توسط دانشي كهن

 

من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛


و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛


که هیچ دارویی بهتر از “محبت” نیست!


کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟


لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛


“مقدار دارو را افزایش بده! “
ِ
جواب سلام را باسلام بده،


جواب تشکر را با تواضع،


جواب کینه را با گذشت،


جواب بی مهری را با محبت،


جواب دروغ را با راستی،


جواب دشمنی را با دوستی،


جواب خشم را به صبوری،


جواب سرد را به گرمی،


جواب نامردی را با مردانگی،


جواب پشت کار را با تشویق،


جواب بی ادب را با سکوت،


جواب نگاه مهربان را با لبخند،


جواب لبخند را با خنده،


جواب دل مرده را با امید،


جواب منتظر را با نوید،


جواب گناه را با بخشش،


هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی،


یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو باز گردد

 نظر دهید »

جوابه جواب

12 اردیبهشت 1396 توسط دانشي كهن

 

من سیصد سال با داروهای مختلف، مردم را مداوا کردم؛


و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم؛


که هیچ دارویی بهتر از “محبت” نیست!


کسی از او پرسید: و اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟


لقمان حکیم لبخندی زد و گفت؛


“مقدار دارو را افزایش بده! “
ِ
جواب سلام را باسلام بده،


جواب تشکر را با تواضع،


جواب کینه را با گذشت،


جواب بی مهری را با محبت،


جواب دروغ را با راستی،


جواب دشمنی را با دوستی،


جواب خشم را به صبوری،


جواب سرد را به گرمی،


جواب نامردی را با مردانگی،


جواب پشت کار را با تشویق،


جواب بی ادب را با سکوت،


جواب نگاه مهربان را با لبخند،


جواب لبخند را با خنده،


جواب دل مرده را با امید،


جواب منتظر را با نوید،


جواب گناه را با بخشش،


هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بی جواب نگذار، مطمئن باش هر جوابی بدهی،


یک روزی، یک جوری، یک جایی به تو باز گردد

 نظر دهید »

فرهنگ عامل اصلی در پیشرفت جوامع بشری

12 اردیبهشت 1396 توسط دانشي كهن

?دوستی تعریف می کرد : اولين روزهايي كه در سوئد بودم ، يکى از همکارانم هر روز صبح با ماشينش مرا از هتل برمي‌داشت

و به محل کار مي‌برد . ماه سپتامبر بود و هوا کمى سرد و برفى . ما صبح‌ها زود به کارخانه مي‌رسيديم

و همکارم ماشينش را در نقطه دورى نسبت به ورودى ساختمان پارک مي‌کرد . در آن زمان ، ٢٠٠٠ کارمند کارخانه اسکانیا با ماشين شخصى به سر کار مي‌آمدند .

روز اول ، من چيزى نگفتم ، همين طور روز دوم و سوم . روز چهارم به همکارم گفتم : آيا جاى پارک ثابتى داري؟

چرا ماشينت را اين قدر دور از در ورودى پارک مي‌کنى؟ در حالى که جلوتر هم جاى پارک هست؟

او در جواب گفت: براى اين که ما زود مي‌رسيم و وقت براى پياده‌رفتن داريم .

اين جاها را بايد براى کسانى بگذاريم که ديرتر مي‌رسند

و احتياج به جاى پارکى نزديک‌تر به در ورودى دارند تا به موقع به سرکارشان برسند .

مگه تو اين طور فکر نمي‌کني؟ فرهنگ عامل اصلی در پیشرفت جوامع بشری است

 نظر دهید »

شرط قبولی دین

12 اردیبهشت 1396 توسط دانشي كهن

?محبت به اهل بیت علیهم السلام شرط قبولی دین است?

?روزى مرحوم علامه طهرانی قدّس سرّه نقل مى‏ فرمودند كه:


براى ديدن و عيادت از مرحوم علّامه امينى ــ رضوان اللَه عليه ــ به منزل ايشان در طهران رفته بوديم،

قبل از ما يكى از آقايان معمَّمين و مشهور از سادات كه منزلشان نزديك منزل مرحوم امينى بود نيز به ملاقات ايشان رفته بود.


در اثناى صحبت اين فرد معمّم و سيّد رو مى ‏كند به مرحوم امينى و مى ‏گويد:

?آقا! اين على كه شما اين ‏قدر سنگ او را به سينه مى‏ زنيد مگر چه كرد در اسلام؟

غير از اينكه فقط يك عدّه‏ اى را كشت و تفرقه در صفوف مسلمين به وجود آورد، كار ديگرى هم كرد؟!» (نعوذ باللَه از اين همه جهالت و ضلالت!)
«و شما كه اين‏قدر به ابوبكر و عمر مى‏ تازيد، آنها چه كردند؟

جز خدمت به اسلام و مسلمين و بسط عدل و انتشار اسلام در سرزمين‏ هاى دور دست و عمل به دموكراسى

و اخذ آراء براى انتخاب حكومت و حاكم؟ و آيا به‏ صرف يك اختلاف در سليقه و عدم هماهنگى با على در مورد خلافت،

بايد آنها را منكوب و مطرود و ملعون نمود؟ و اين همه آثار خير و بركاتى كه از آنها به جامعه مسلمين رسيده است را ناديده گرفت؟?

?مرحوم امينى بى‏ نهايت از اين حرف ‏ها ناراحت و عصبانى مى ‏شود ولى جوابى به او نمى ‏دهند.

آن شخص باز به صحبت خود ادامه مى ‏دهد و مى‏ گويد:

?آقا اين محبّت و دوستى اهل‏ بيت كه شما آن را لازمۀ ايمان و قبولى أعمال مى‏دانيد اصلًا چه ضرورتى دارد؟

و اگر ما مثلًا نسبت به حضرت أبى‏ الفضل عليه‏ السّلام محبّت و ارادت نداشته باشيم، به كجاى دين ما آسيب مى‏ رساند؟?

?مرحوم امينى كه ديگر طاقتش طاق و صبرش لبريز شده بود، با وجود كسالت شديد

و عدم توانايى بر جلوس به زحمت خود را بلند مى ‏كند و با صداى بلند در حالى ‏كه رگ ‏هاى گردنش متورّم شده بود

بر سر آن مرد داد مى ‏زند كه:

?آقا به خدا قسم اگر تو به اين بند كفش‏ ها و نعلينِ من كه نوكر أبوالفضل هستم ارادت و محبّت نَوَرزى،

با رو به آتش جهنّم مى‏ افتى و به دَرَك سقوط خواهى نمود!?

?. آیت اللَه سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی.


?. #اسرار_ملکوت، ج 1، ص 193.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 21
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

ریحانه الرسول**

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • خرداد
  • بانوی کرامت
  • فراخوان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس