ریحانه الرسول**

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

حدیث_کساء که بصورت شعر نوشته شده است

08 آذر 1402 توسط دانشي كهن

✅این حدیث آمد ز زهرای بتول ،
فاطمه صدیقه بنت الرسول ،
روزی آمد خانه ما مصطفی ،
گفت با حالی شبیه التجا ،
ضعف دارم جان بابا دخترم ،
پهن کن بابا عبایی بر سرم ،
آن عبایی را که دارم از یمن ،
آن عبا بر من بکش ای ممتحن ،
گفتمش بابا بلا دور از شما ،
در پناه مهر و الطاف خدا ،
من کشیدم آن عبا بر روی او ،
یک نظر کردم به ماه روی او ،
صورتی زیبا تر از قرص قمر ،
روشن و زیبا نکو تر از سحر ،
ساعتی بگذشت و آمد مجتبی ،
گفت ای مادر سلام و صد دعا ،
گفتمش مادر سلامم بر شما ،
نور چشمم ای عزیز با وفا ،
گفت مادر خانه دارد عطر گل ،
هست بوی جد ما ختم رسل ،
گفتمش ای نور چشمم بوی او ،
آمده در خانه با گیسوی او ،
رفت نزد حضرت خاتم حسن ،
گفت بابا جان فدایت جان و تن ،
گفت بابا صد سلام و صد درود ،
بر شما ای خاتم رب ودود ،
با اجازه رفت در تحت کسا ،
در کنار مصطفی شد مجتبی ،
بعد از آن آمد حسین و با سلام ،
گفت بوی جدم آید بر مشام ،
گفتمش ای نور چشمانم حسین ،
ای عزیز فاطمه ای نور عین ،
جدتان در خانه در زیر کسا ،
آمده امروز شد مهمان ما ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد با حیا ،
بعد از آن آمد علی مرتضا ،
گفت زهرا جان سلامم بر شما ،
بوی یار مهربان آید همی ،
بوی جوی مولیان آید همی ،
گفتم او را یار ختمی مرتبت ،
صاحب خُلقِ عظیم و مرتبت ،
آمده مهمان ما بابای من ،
آمده مانند جان در جسم و تن ،
رفت نزد احمد و گفت این سوال ،
چیست رمز و راز این وقت و مجال ،
با اجازه رفت در زیر کسا ،
در کنار مصطفی شد مرتضا ،
بعد از آن رفتم کنار اهل خود ،
تا بجویم با عزیزان وصل خود ،
ما همه بودیم در زیر کسا ،
دست خود برداشت بابا بر دعا ،
گفت یارب اهلبیتم را ببین ،
بهترین خلق خدا روی زمین ،
خونشان با خون پاک من قرین ،
جسم و جان دارند از من با یقین ،
جسمشان را از بدیها دور کن ،
قلبشان را خانه ای از نور کن ،
لطف کن بر خاندانم با کرم ،
تا ابد آباد گردان این حرم ،
دشمن آنها مرا هم دشمن است ،
پیش چشمم جلوه اهریمن است ،
هر که در دل حُبِّشان دارد به جان ،
می شود محبوب من در دو جهان ،
🌴🥀🌴
بانگ حق برخاست از عرش برین ،
کای ملائک بشنوید این با یقین ،
هر چه را من آفریدم در جهان ،
این زمین و جمله هفت آسمان ،
کوه و دریا را اگر من ساختم ،
نه فلک را اینچنین پرداختم ،
هر چه زیبائیست در شمس و قمر ،
ظلمتِ شبها و نور در سحر ،
ساختم اینها به عشق مصطفی ،
ساختم با مهر این اهل کسا ،
بانگ زد جبریل مَن تَحت الکسا ،
صاحب کرسیُّ و مجد و کبریا ،
بانگ حق برخاست زهرا س و پدر ،
معدن ایمان و کان هر گوهر ،
حیدر و فرزند پاکش مجتبی ،
هم حسینِ بنِ علی در کربلا ،
🌴🕯🌴
گفت جبرائیل ای رب جلی
میروم من نزد زهرا و علی ،
با اجازه نزد ما زیر کسا
آمد و می خواند ، پیغام خدا
گفت ای پیغمبر عالی مقام ،
می رساند حق به درگاهت سلام ،
هر چه که در کل عالم خلق شد ،
از برای اهل زیر دلق شد ،
گفت از این خانواده تا ابد
دور شد ناپاکی و هر فعل بد ،
جسم و روح خاندانت پاک شد ،
نامشان بر تارک افلاک شد ،
گفت حیدر چیست رمز جمع ما ،
چیست مزد راوی این وضع ما
گفت هر کس نقل کرد این ماجرا ،
در میان دوستان مرتضا
هر غمی دارد خدا شادی کند ،
بر اسیران بانگ آزادی کند
مشکلات جمعشان حل می شود ،
سحر درد و غصه باطل می شود ،
گفت مولا رستگارانیم ما
همچنان گل در بهارانیم ما ،
شیعه با این نقل می گردد سعید
بهتر از این مژدگانی کس ندید

التماس دعا🌴

 نظر دهید »

برترین ذکر

08 آذر 1402 توسط دانشي كهن

🌷آن چشمه ی جوشنده اکسیر حیات
🌼انگیزه ی خلقت است و آیینه ی ذات

🌷بشنو که فرشتگان همه می گویند
🌼بر خاتم انبیا محمد صلوات

🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🌷

🌷🌼وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🌷

 نظر دهید »

قابل توجه خادمان ونمازگزاران مسجد

08 آذر 1402 توسط دانشي كهن

قابل توجه نمازگزاران و خادمان مسجد

 نظر دهید »

خاطره‌ای #تکان_دهنده از جشن تکلیف دختر ۹ ساله

08 آذر 1402 توسط دانشي كهن

در سال ۱۳۶۲ قرار شد برای ما در مدرسه جشن تکلیف بگیرند. مدیر خوب مدرسه ما که خودش علاقه زیادی به بچه‌ها داشت و تنها معلمی بود كه سر وقت در مدرسه با بچه‌ها نماز میخواند، به کلاس ما آمد و گفت: بچه‌ها برای دوشنبه‌ هفته‌ آینده جشن تکلیف داریم؛ وسائل جشن تكليف خودتان را آماده کنید و به همراه مادران خود به مدرسه بیاورید.

من همان جا غصه‌دار شدم چون در خانه ما به اين چيزها بها داده نمیشد و خبری از نماز نبود.
روزهای بعد، بچه‌ها یکی‌یکی وسایل خودشان را شاد و خرم با مادرانشان به مدرسه می‌آوردند.
مدیر مدرسه مرا خواست و گفت: چرا وسایل خود را نیاورده ای؟ من گریه‌کنان از دفتر بیرون آمدم.
فردا مدیر مرا به دفتر برد و گفت: دخترم! این چادر نماز و سجاده و عطر را مادرت برای تو آورده.
ولی من می‌دانستم در خانه ما از این کارها خبری نیست.

بالأخره روز جشن تکلیف فرا رسید و حاج آقای بسیار خوش‌کلامی برای ما سخنرانی ‌کرد و گفت: بچه‌ها به خانه که رفتید در اولین نمازتان در خانه، از خدای خود #هر_چه_بخواهید خدای مهربان به شما می‌دهد. آن روز خیلی به ما خوش گذشت. به خانه آمدم شب هنگام نماز مغرب، سجاده‌ام را پهن کردم تا نماز بخوانم، مادرم نگاهی به سجاده كرد و با حالتی خاص اصلاً به من توجهی نکرد.
من كه تازه به سن تكليف رسيده بودم انتظار داشتم مورد توجه قرار گيرم كه اين‌گونه نشد.
اما وقتی پدرم به خانه آمد و سجاده و چادر نماز من را ديد، عصبانی شد، سجاده مرا به گوشه‌ای انداخت و گفت: برو سر درسات این کارها یعنی چه؟!
بغضم ترکید و از چشمانم اشک جاری شد و با ناراحتی و گریه به اتاقم رفتم. آن شب شام هم نخوردم و در همان حال، خوابم برد.

اذان صبح از حسینیه‌ای که نزدیک خانه ما بود به گوش می‌رسید، با شنیدن صدای اذان، دوباره گریه‌ام گرفت، ناگهان صدای درب اتاقم مرا متوجه خود كرد.

پدر و مادرم هر دو مرا صدا می‌کردند، درب اتاق را باز کردم دیدم هر دو گریه کرده‌اند، با نگرانی پرسيدم: چه شده؟! كه يك‌دفعه هر دو مرا در آغوش گرفتند و گفتند دیشب ظاهراً هر دو یک خواب مشترک دیده‌ایم.!
خواب ديديم ما را به طرف پرتگاه جهنم می‌برند، می‌گفتند شما در دنیا نماز نخوانده‌اید و هيچ عمل خيری نداريد و مرتب از نخواندن نماز از ما با عصبانيت سؤال ميكردند و ما هم گریه می‌کردیم، جیغ میزدیم و هر چه تلاش می‌کردیم فایده‌ای نداشت، تا به پرتگاه آتش رسیدیم.

خیلی وحشت كرده بوديم. ناگهان صدایی به گوشمان رسيد كه گفته شد: دست نگه دارید، دیشب در خانه‌ی این‌ها سجاده نماز پهن شده، به حرمت سجاده، دست نگه دارید. 😭

آن شب پدر و مادرم توبه کردند و به مدت چند سال قضای نمازها و روزه‌های خود را بجا آوردند و در يك فضای معنوی خاصی فرو رفتند و خداوند هم آن‌ها را مورد عنايت قرار داد.

این روند ادامه داشت، تا در سال ۷۴. هر دو به مکه رفتند و بعد از برگشت از حج تمتع، در فاصله ۴۰ روز هر دو از دنیا رفتند و عاقبت به خیر شدند.
اولین سال که معلم شدم و به كلاس درس رفتم، تلاش كردم تا آن مدیرم که آن سجاده را به من داده بود پیدا کنم. خیلی پرس و جو کردم تا فهمیدم در یک مدرسه، سال آخر خدمت را میگذراند.

وقتی رفتم و مدرسه را در شهرستان کیار استان چهارمحال و بختیاری پیدا کردم، دیدم پارچه‌ای مشکی به دیوار مدرسه نصب شده و درگذشت مدیر خوبم را تسلیت گفته‌اند.
یک هفته‌ای میشد که به رحمت خدا رفته بود. خدا او را که باعث انقلابی زیبا در زندگی ما شد بیامرزد.

حال من مانده‌ام و سجاده آن عزیز که زندگی خانوادگی ما را منقلب کرد. حالا من به تأسی از آن مدير نمونه، مؤمن و متعهد، سالهاست معلم كلاس سوم ابتدايی هستم و در جشن تكليف دانش آموزان، ياد مدير متعهد خود را گرامی میدارم و هر سال که میگذرد برکت را به واسطه‌ی نماز اول وقت در زندگی خود احساس میکنم.

📔 کتاب پر پرواز ص ۱۲۲

 نظر دهید »

اسرار وضو

20 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​✨﷽✨

? در وضو چه اسراری نهفته است؟

✅پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می فرمایند :

شستن صورت ها و دست ها و مسح سر و پاها 

در وضو، رازی دارد. 

✍شستن صورت در وضو، یعنی خدایا! هر گناهی

که با این صورت انجام دادم، آن را شست وشو

می کنم تا با صورت پاک به جانب تو بایستم و

عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم.

⇦شستن دست ها در وضو، یعنی خدایا! از گناه

دست شستم و به واسطه گناهانی که با دستم

مرتکب شده ام، دستم را تطهیر می کنم.

⇦مسح سر در وضو، یعنی خدایا! از هر خیال

باطل و هوس خام که در سر پرورانده ام، سرم را

تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به

دور می اندازم.

⇦مسح پا، یعنی خدایا! من از رفتن به مکان

زشت پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با 

آن انجام داده ام، تطهیر می کنم. 

? من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۳۰۲

‌‌

 نظر دهید »

اگر خدا عهده دار کار شود....

17 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​

خداوند عهده دار کار حضرت یوسف شد.

پس قافله ای را نیازمند آب نمود 

تا او را از چاه بیرون آورد 

سپس عزیز مصر را نیازمند فرزند نمود 

تا او را به فرزندی بپذیرد

سپس پادشاه را محتاج تعبیر خواب کرد تا او را از زندان خارج کند 

سپس همه مصریان را نیازمند غذا نمود  

تا او عزیز مصر شود.

 اگر خدا عهده دار کارت شود 

همه عوامل خوشبختی را بدون اینکه احساس کنی برایت آماده میکند 

فقط با صداقت بگو 

کارم را به خدا می سپارم.

 خدایا فقط تو ما را کفایت است

 نظر دهید »

سیستم ارزشی 

17 آذر 1397 توسط دانشي كهن

 

?سیستم ارزشی خود را بر اساس فطرت، قرآن و 14 معصوم(ع) بنویسید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.

?گاهی پدران و مادران از این امر غافلند که چه ویژگیهایی را باید در خود ایجاد و تقویت کنند تا بتوانند در تربیت فرزند موفق باشند.

 

?حضور قلب، ذهن آگاهی و مراقبه یکی از اولین ویژگیهای لازم و ضروری برای توانمندسازی والدین است. 

?شناسایی موانع، پذیرش و سعه صدر داشتن در مقابل رنج‌ها و آمیخته نشدن با سختی‌ها و افکار منفی  از گام‌های بعدی در جهت رسیدن به ارزشهاست و خود سرزنش‌گری و تحقیر خود، افسوس گذشته و اندوه آینده داشتن و اسیر خیال و خوی حیوانی شدن  از آفات رسیدن به اهداف و ارزشها.

 نظر دهید »

مهدی شناسی 

17 آذر 1397 توسط دانشي كهن

?… و قادة الامم…?

?زیارت جامعه کبیره?

 ♦️ﺑﻮﯼ ﮔﻞ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﮔﻞ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﺪ. ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﻣﯽ‌ﺭﻭﯾﺪ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﭽﻪ ﮔﻞ ﻧﺮﮔﺲ و ﯾﺎﺱ ﺍﺳﺖ. ﻧﺎ ﺧﻮﺩ ﺁﮔﺎﻩ و ﻧﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻮﯼ ﺁﻥ ﮔﻞ ﺑﻪ ﻣﺸﺎﻡ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻥ ﺧﻢ ﻣﯽ‌ﺷﻮﯾﺪ ﻭ ﺑﻮﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺍﺳﺘﺸﻤﺎﻡ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯿﺪ.

♦️ﺧﺪﺍ ﮔﻞ ﻋﺎﻟﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ و امام زمان ﺑﻮﯼ ﮔلند. ﯾﻌﻨﯽ ایشان هست ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻮﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﺩﻫد.

♦️ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ امامان ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﻨﺪ.ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﮔﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ما ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﮔﻞ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﺪ. 

♦️ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﻪ اهل بيت قادة ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ که ﺟﻤﻊ ﻗﺎﺋﺪ ﺍﺳﺖ.ﺍﺯ ﺭﯾﺸﻪ‌ﯼ ﻗﻮﺩ.ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺸﺎﻧﺪﻥ.

♦️ﻗﺎﺋﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﺪ. ﺑﻪ ﺭﻫﺒﺮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻗﺎﺋﺪ، ﭼﻮﻥ ﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﯽ ﻭ ﻣﻘﺼﻮﺩﯼ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﺪ.

♦️امام مهدی علیه السلام ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﻨﺪ. ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ.

? ﯾﮏ ﺩﺍﻧﻪ ﮔﻨﺪﻡ ﺍﮔﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺭﺍﻥ بالا ﻣﯽ‌ﺁﯾﺪ.ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﻪ‌ﯼ ﮔﻨﺪﻡ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﺘﺮ ﺭﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ،ﺩﯾﮕﺮ ﺁﺏ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ؟ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ.

?ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﻫﻢ ﻗﺎدة ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﺮﻁ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﻘﻮﻁ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ.

? ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﯿﻦ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ ﺑﮑﻨﺪ؟ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﻩ.ﺧﯿﻠﯽ ﺳﻘﻮﻁ ﮐﺮﺩﻩ. ﻭﻟﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺮ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﺪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﺪ. ﭼﻮﻥ ﺣﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ، ﺧﯿﻠﯽ ﺳﻘﻮﻁ ﻧﮑﺮﺩﻩ. 

?ﺍمام مهدی علیه السلام قائد ﻫﺴﺘﻨﺪ. ما را ﻣﯽ‌ﮐﺸﺎﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺷﺮﻃﯽ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﻘﻮﻁ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ…

مهدی_شناسی

قسمت_228

جامعه_کبیره 

 نظر دهید »

موسيقي در اخرالزمان

17 آذر 1397 توسط دانشي كهن

??رسول خدا (صلی الله علیه و آله): از نشانه های آخرالزمان این است که آلات لهو و موسیقی و تار و طنبور و آواز خوانی به دست شرور ترین این امت ظاهر می گردد . و مردم درآن زمان آلات لهو و موسیقی را نیکو می شمارند . در آن زمان اشخاصی هستند که قرآن را یاد می گیرند و در آلتهای مثل بوق و نی و به شکل آوازه خوانی می خوانند و مردم نرد و شطرنج بازی می کنند پس ایشان در ملکوت آسمان و در میان فرشتگان پلید و نجس خوانده می شوند. 

?تفسیر جامع جلد 6صفحه 347

??رسول خدا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) : در امت من فرو رفتن در زمین و سنگباران ظاهر میشود ، گفته شد یا رسول الله (ص) چه وقت این طور میشود ؟ فرمود هرگاه آشکار شود آلات موسیقی و زنان خواننده و شرابخواری ، به خدا قسم هر آینه مردمانی از امت من در شب ، خوش و با کیف و ناز و سرگرم بازی هستند ، پس در صبح آن شب میمون و خوک شده اند ، به سبب اینکه حرام خدا را حلال نموده و زنان خواننده را با خود جمع کرده و کار آنها شرابخواری و رباخواری و پوشیدن حریر است.

?وسائل الشیعه کتاب تجارت باب تحریم الغناء

??ضمن روایاتی که درباره نشانه های آخرالزمان است؛ حضرت می فرماید: آلات لهو (موسیقی) نواخته می گردد و یک نفر نیست که نهی از منکر کند و کسی جرات بر نهی آن نمی کند (چنانچه در این زمان مشاهده می شود در خیابان ها بازارها مغازه ها و خانه ها با صدای بلند موسیقی نواخته می شود و کسی هم جرات نهی ندارد) و نیز در شریفترین مکان ها یعنی مکه معظمه و مدینه منوره علنا آلات لهو نواخته می شود.

‼️?شاه عربستان  پخش موسیقی زن در عربستان را ازاد کرد!

?مستند نراقی ، گناهان کبیره جلد 1 صفحه 287

??در کتاب ((مهدی منتظر)) نوشته ی حاج شیخ محمد جواد خراسانی در مورد حوادث و وقایعی که در دوران غیبت و نزدیک ظهور حضرت مهدی (عج) رخ می دهد چنین می خوانیم :

?1.در این زمان مردم غنا و آواز را دوست دارند.

?2.رقص و طرب و غنا را حلال می شمرند.

?3.آلات ساز و آواز ظاهر می شود.

?4.تار و طنبور زنی را مستحسن شمارند و نیکو بیاموزند.

?5.زن های آوازه خوان و رقاصه آشکار می شوند.

?6.زن های آوازه خوان و آلات آواز برای خود اتخاذ می کنند.

?7.لهو و آلات لهو ظاهر شود؛ عابرین بر وی بگذرند (با بی توجه بگذرند) و احدی احدی را منع نکند.

?8.برای غنا و آوازه مالها خرج می کنند.

?9.همچنین آلات غنا و موسیقی در حرمین (مکه و مدینه) ظاهر می شود.

?مهدی منتظر صفحه 145

??رسول خدا (ص) : از نشانه های آخرالزمان این است که : آوازه خوانی آشکار شود ، و قرآن را با لحن موسیقی میخوانند.

? ارشاد القلوب جلد 1 صفحه 164

 نظر دهید »

سخت دوست

17 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​?خدا یا…وقتی خودم را عبد تو و تو را ربّ خودم می بینم، می بینم که چقدر عزیزم «این عبودیت امیرالمؤمنین است»?

? در قلب انسان اطاعت از هرچه باشد غیر از خدا، آن می شود خدای انسان، حالا هرچه می خواهد باشد.

 ?در علائم آخرالزمان هست، آیا دیدی تو کسی را که خدا و معبود خود را هوای نفس خود قرار داده، و خدا او را با وجود علم گمراه نموده است؟! 

?معبودهای آنان شکم های آنان است، و قبله گاه آنان زن های آنان است ، و شرف آنان منوط به داشتن درهم و دینار است. 

?شرح فقراتی از دعای افتتاح، مجلس پنجم، صفحه ۱۳۰ 

?حضرت علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی

?°?°?°?

 نظر دهید »

*زنده زنده سوخت....**اما آخ نگفت...

17 آذر 1397 توسط دانشي كهن

شهید آوینی:

حسین خرازی نشست ترک موتورم. 

بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت.

*فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!*

من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.

گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!

*جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد!*

*و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!*

بلند بلند فریاد می زد:

خدایا!

الان پاهام داره می سوزه!

می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!

*خدایا!*

*الان سینه ام داره می سوزه!*

*این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه!*

خدایا!

الان دست هام سوخت!

می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!

نمی خوام دست هام گناه کار باشه!

*خدایا!*

*صورتم داره می سوزه!*

*این سوزش برای امام زمانه!*

*برای ولایته!*

*اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!*

آتش که به سرش رسید، گفت:

خدایا! دیگه طاقت ندارم،

دیگه نمی تونم،

دارم تموم می کنم.

لااله الا الله،

*خدایا!*

*خودت شاهد باش!*

*خودت شهادت بده آخ نگفتم!*

آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!

بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.

*حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:*

خدایا!

ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟

ما فرمانده ایناییم؟

اینا کجا و ما کجا؟

اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟

*زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.*

*تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.

?شهید سردار حاج حسین خرازی ?

*امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست*

????

?????

???????

 نظر دهید »

فهم و عقل

17 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​????????


? بپرهیز از اینکه فردی غیر از معصوم را در جلوی چشمانت نصب کنی و او را در هر چه میگوید تصدیق کنی

? مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی با اسناد خودش از أَبِى حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ نقل میفرماید که :

?َ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام :

 إِیَّاکَ وَ الرِّئَاسَةَ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ

▫️ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَمَّا الرِّئَاسَةُ فَقَدْ عَرَفْتُهَا وَ أَمَّا أَنْ أَطـَأَ أَعـْقَابَ الرِّجَالِ فَمَا ثُلُثَا مَا فِى یَدِى إِلَّا مِمَّا وَطِئْتُ أَعْقَابَ الرِّجَالِ !

▪️ فَقَالَ لِى لَیْسَ حَیْثُ تَذْهَبُ . إِیَّاکَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِى کُلِّ مَا قَالَ

 ? الکافی 2/298

ابوحمزه ثمالى نقل می‌کند که امام صادق علیه السلام فرمودند:

?بپرهیز از ریاست و بپرهیز از اینکه دنباله روى اشخاص گردی

عرض کردم: قربانت گردم ریاست را فهمیدم

و اما اینکه دنباله روی اشخاص و رجال اهل علم نگردم چگونه متصور است و حال آنکه  من دو سوم آنچه دارم (از احادیث و اخبار شما) از پیروی و تبعیت و دنباله روی آن  عالمان بدست آمده است !!؟

?حضرت در جواب او فرمودند: 

مقصود من چنانکه تو فهمیدى نیست ، بلکه مقصود این است که مبادا کسی جز حجت خدا را در قبال خود قرار داده و به عنوان حجت هرچه گفت او را تصدیق نمایی.

 نظر دهید »

تو می دانی که دعا چه کاری برای صاحبش میکند؟؟

13 آذر 1397 توسط دانشي كهن

? *‌_هنگامیکه ماشین عروس و دامادی را دیدی که توخیابون و یا جلو درب منزلت رد میشود،.._*

_پس برای خوشبختی آنها دعا کن تا زندگی پربرکتی و سعادتمندی داشته باشند…_

???????

? *_هنگامیکه زن حامله ای را دیدی_*

*_لبخندی بزن و بگو؛_*?

_"خدایا فرزندان و نسلش را صالح بگردان._

???????

? *_هنگامیکه تو اداره ای کارهای اداری خودت را تمام کردی و آنجا را با صفی طولانی ترک میکنی باخودت زمزمه کن:_*

_"پروردگارا.._

_همانگونه که کارمن حل وتمام شد..کارهای این بندگانت را هم حل و آسان کن.._

???????

? *_هنگامیکه ازمطب دکتر یا بیمارستان مرخص میشوی و دکتر به تو مژده بهبودی وضعت و بهتر شدنت میدهد،.._*

_همان لحظه دعاکن و از پروردگار خالصانه بخواه که همه بیماران را شفای عاجل بدهد…_

???????

? *_هنگامیکه به منزلت برمیگردی ومی بینی مادرت و یا همسرت غذایت را آماده کرده و جلو رویت گذاشته.._*

☺ _لبخندی بزن وبگو:_

*_” خداوندا مرا از وجود ایشان محروم نگردان و برای او و همه مسلمانان دعای خیرکن.._*

???????

? *_هنگامیکه جنازه ای رادیدی دارندبسوی قبرستان میبرند._*

_.برای اون میت دعای مغفرت و رحمت کن.._

???????

? *_هنگامیکه کنارجاده کسی رادیدی منتظر وسیله است_ _و یا ماشینی خراب شده، اگر نمیتوانی کاری کنی.._*

_حداقل دعا کن تا خداوند خودش براشون میسرکند.._

???????

? *_هنگامیکه کسی را دیدی صاحب شغل خوب و یا منزل و ماشینی شده.._*

_برایش دعای خیر و برکت کن…_

…….

???????

☝  *_تونمیدانی دعا_*

*_چه کاری برای صاحبش میکند؟_*

? _چه بسا مصیبت و بلایی را از تو دفع کند.._

? _چه بسا گره ای ازمشکلاتت راگشاید.._‌

? _چه بسا بیمارت را شفادهد…_

برای همه انسانهای روی زمین دعاکنید.

???????

 نظر دهید »

ای خانمها و آقایان

13 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​?تمام دستورات برای رسیدن به کمال را این اولیاء خدا داده اند…?

?ای مردها! ای خانمها! ای اولیاء! بچه های تان را به هم بدهید، فکر فقر نکنید! اگر کسی آمد خواستگاری دختر تان دیدید فقیر بود، بدهید! نگویید آقا مال از کجا می‌آورید! نگویید سرمایه از کجا می‌آورید! 

?حالا آقا بفرمایید این داماد شما چه کاره است؟ از کجا نان می آورد؟ شغلشان چیست؟ درآمدشان چیست؟ خانهٔ شخصی دارند؟ اصلاً اولین صحبتی که در مجالس می‌کنند این است؛ نمی‌گویند حالا آقا ایمانش چی؟ تقوایش چی؟ اخلاقی چی؟ آقا این داماد غیرت دارد یا ندارد؟ من دخترم را می خواهم بدهم شرف دارد یا ندارد؟ می تواند حفظ کند عصمت خدا را یا نه؟ این صحبت ها نیست، 

 ?تفسیر آیاتی از سورهٔ إسراء ،ص،۲۳

?حضرت علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی

 نظر دهید »

علت گریه و خنده نوزاد 

13 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​⭕️ علت خنده و گریه نوزادان!!!

? از امام پرسیده بود: نوزادها، چرا بی دلیل گاهی میخندند و بی درد، گاهی گریه می کنند؟!

? امام صادق علیه السلام به مفضل فرمود: نوزادی نیست مگر اینکه امام زمان خودش را می بیند و با او نجوا میکند. گریه های نوزاد برای غیبت امام است و خنده هایش برای آمدن امام به سمت او.

? اما زمانی که نوزاد زبان باز می کند، درِ این رحمت بر او بسته میشود و بر دلش مهر فراموشی میخورد.

? بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۳۸۲

 1 نظر

غمها ارزش جنگیدن ندارند

13 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​*سلام علی آل یاسین*:

❇️ غمها ارزش جنگيدن ندارند!

رهايشان کنيد

غمها آنقدر خسته اند

که با کمترين بي توجهي از پا در مي آيند

براي شادی بغل   باز کنيد

و با اميد زندگی کنيد

به لبخندتان اجازه دهيد

تا دنيايتان را تغييـر دهد

ولي به دنيايتان اجازه ندهيد

که لبخندتان را تغيير دهد.

سیاه ترین شبها هم تموم میشه و تو روز روشن رو میبینی 

تلاشت رو بکن و هدف داشته باش

 نظر دهید »

مناجات

13 آذر 1397 توسط دانشي كهن

​

?خدا یا…وقتی خودم را عبد تو و تو را ربّ خودم می بینم، می بینم که چقدر عزیزم «این عبودیت امیرالمؤمنین است»?

? در قلب انسان اطاعت از هرچه باشد غیر از خدا، آن می شود خدای انسان، حالا هرچه می خواهد باشد.

 ?در علائم آخرالزمان هست، آیا دیدی تو کسی را که خدا و معبود خود را هوای نفس خود قرار داده، و خدا او را با وجود علم گمراه نموده است؟! 

?معبودهای آنان شکم های آنان است، و قبله گاه آنان زن های آنان است ، و شرف آنان منوط به داشتن درهم و دینار است. 

?شرح فقراتی از دعای افتتاح، مجلس پنجم، صفحه ۱۳۰ 

?حضرت علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی

 1 نظر

کارت عروسی

11 اسفند 1396 توسط دانشي كهن

می خواست برای عروسیش کارت دعوت بنویسه. اوّل رفته بود به سراغ اهل بیت. یک کارت نوشته بود برای امام رضا(علیه السلام ) مشهد. یک کارت برای امام زمان (عج) مسجد جمکران. یک کارت هم به نیّت حضرت زهرا سلام الله علیها انداخته بود تو حرم حضرت معصومه سلام الله علیها.

?قبل عروسی بی بی اومده بود خوابش! فرموده بود: چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیاییم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه ما آمدیم! شما عزیز ما هستی. حضرت زهرا اومده بود به خوابش درست شب قبل ازعروسی.

#شهید_مصطفی_ردانی_پور?

 نظر دهید »

حرف خودمونی 

11 اسفند 1396 توسط دانشي كهن

?? چند کلمه حرف خودمونی با اونایی که دستشون به دهنشون میرسه:

نزدیک عیده،  

حواسمون یه کم بیشتر 

به دور و برمون باشه،

1⃣ برای خونه تکونی سعی نکنیم همه‌ی کارارو خودمون بکنیم که پول به کارگر ندیم. این پولا برای مایی که دستمون به دهنمون می‌رسه چیزی نیست ولی برای اونیکه تو خونه‌های مردم کار میکنه یه دنیاست. بذاریم اونا هم یه نونی بخورند. حتی اگه خودمون هم میتونیم انجامش بدیم از اونا کمک بگیریم.

2⃣ اگه دوتا جوون سالم رو دیدیم که تازه مغازه باز کردند و دارند کاسبی می‌کنند موقع تخفیف گرفتن ازشون بیچاره‌شون نکنیم. عیب نداره بذاریم یه کم بیشتر سود کنند. میدونید چقدر اجاره باید بدن؟ بذاریم چرخ کاسبی‌شون بچرخه. فکر نکنیم هرچی بیشتر تخفیف بگیریم یعنی زرنگتریم. 

3⃣ با اینکه الآن چند راه برای شارژ کردن سیم‌کارت اعتباریمون بلدیم، یه وقتایی بد نیست کارت شارژ رو از پیرمردی که کنار میدون یا سر چهارراه وایمیسته بخریم. برای ما که فرقی نداره. کمک کنیم عزتش جلوی خانواده‌ش حفظ بشه اگه نخواسته گدایی کنه.

4⃣ حالا زیرپیراهن و جورابمون مارک نباشه هیچ اتفاقی نمیفته و بد نیست یه وقتهایی از خانم باوقاری که کنار خیابون دستفروشی می‌کنه بخریم. عیب نداره اگه داره یه کم گرون میده. باهاش چونه نزنیم. بذاریم به این نتیجه برسه که کار خوبی کرده که برای سیر کردن شکم بچه‌هاش خود فروشی نکرده.

5⃣ اگه عید مسافرت میریم از محلی‌ها خرید کنیم. بذاریم اقتصاد منطقه‌شون یه نفسی بکشه. 

می‌تونیم غذامونو تو رستورانی بخوریم که واسه خانمیه که سرپرست خانواره و مثل یه مرد داره زحمت میکشه که بچه‌هاش طعم بی‌پدری رو نچشند.

عیب نداره اگه کبابش یه کوچولو سفت‌تره.

و…..

دیگه خودتون استادید. 

⬅ در کل یه وقتهایی بد نیست انقدرهام زرنگ نباشیم بذاریم حالا که دستمون به دهنمون می‌رسه بقیه هم در کنار ما زندگیشون یه کم نرمتر بچرخه.?

 نظر دهید »
11 اسفند 1396 توسط دانشي كهن
 نظر دهید »

فرهنگ یعنی...

11 اسفند 1396 توسط دانشي كهن

​فرهنگ یعنی: عذرخواهی نشانه‌ی ضعف نیست.

فرهنگ یعنی: کینه‌ها وبال گردن خودمان هستند.

فرهنگ یعنی: لباس گران‌قیمت نشانه‌ی برتر بودن نیست.

فرهنگ یعنی: به جای قدرت صدا، قدرتِ کلاممان را بالاتر ببریم

فرهنگ یعنی: القاب ناپسند گذاشتن برای دوست، نشان صمیمیت نیست 

فرهنگ یعنی: هر کتاب یک تجربه است، تجربه‌هایمان را به اشتراک بگذاریم

فرهنگ یعنی: وجدان کاری داشته باشیم.

فرهنگ یعنی: چشم و هم‌چشمی را کنار بگذاریم.

فرهنگ یعنی: تفاوت نسل‌ها را درک کنیم

فرهنگ یعنی: آزادی ما نباید مانع آزادی دیگران شود.

فرهنگ یعنی: به دیگران زُل نزنیم!

فرهنگ یعنی: برای دیگران دعا کنیم

فرهنگ یعنی: به اندازه از دیگران سوال بپرسیم تا دروغ نشنویم

فرهنگ یعنی: در دورهمی‌ها کسی را سوژه‌ی غیبت کردنمان قرار ندهیم

فرهنگ یعنی: در جمع از کسی سوال شخصی نپرسیم

فرهنگ یعنی: کتاب بخوانیم..

سواد ربطي ب شعور نداره

 نظر دهید »

#بازآفرینی

10 اسفند 1396 توسط دانشي كهن

حسین چند روز پیش با زن عقدی  خود بگو مگو  کرده بود و به حالت قهر گوشه اتاق  نشسته بود وهمانطور که با تلفن همراه خود  بازی میکرد گاه و بی گاه لبخندی کمرنگ و پرنگ  مهمان لبانش میشد

خواهر از خنده برادرش  خندید و در افکار  خود فرو رفت که با چه کسی داره چت می کنه و پیام میفرسته

از طرفی هم نمی خواست  به طور مستقیم از  برادرش بپرسد

کنار برادرنشست و کمی با او دردو دل کرد و داستان برصیصا که عابد بود و هفتاد سال خدا را عبادت میکرد  و شیطان نمی توانست او را بفریبد تا اینکه مقدمات را چنان فراهم کرد   با دختر پادشاه تنها شود سپس او را وسوسه به عمل شیطانی کرد و در آخر بخاطر اینکه  رسوا نشود دختر را کشت شیطان گفت بخاطر اینکه کسی متوجه کارت نشود بر من سجده کن تا راهی برای تو بیابم

وآن عابد نیز چنین کرد و کافر شد

برادر عزیزم یکی از مواردی که قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) در مورد آن تاکید فراوان داشته اند، نحوه ارتباط با نامَحرم است.
متاسفانه در زندگی امروزی چه در محیط کار یا محیط کوچه و بازار و …، شاهد شوخی ها و بگو و بخند های افراد نامَحرم با یکدیگر هستیم که چه بسا چنین اعمالی باعث فروپاشی کانون گرم خانواده شده است.

قرآن کریم به زن ها دستور داده در برخورد با نامحرم نرمی و ملاطفت نشان ندهند: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ»؛ پس در سخن دلربایی نکنید که شخص بیمار دل به طمع می افتد.(احزاب 33)

حضرت خاتم النبیین (صلّی الله علیه و آله) در این زمینه می فرمایند:
«مَنْ فَاكَهَ امْرَأَةً لا يَمْلِكُهَا حُبِسَ بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَهَا فِي الدُّنْيَا أَلْفَ عَامٍ فِي النَّارِ»؛ كسى كه با زن نامحرمی از سرِ شهوت، شوخى و مزاح كند در مقابل هر كلمه‏ اى كه بر زبان آورده باشد، هزار سال او را در آتش جهنم نگه می‌دارند.

حسین جان خلوت با نامحرم در بین همه افراد میتونه اتفاق بیفتد

حتی در فضای مجازی و در گروه های اجتماعی، که در این صورت بسیار خطر ناک تر و فریبنده تر است

چون افراد همدیگر را نمی بینند و راحتر باهم صحبت می کنند و با کلمات زیبا و فریبنده دلهای مریض را به سمت شیطان می کشانند و با عث از هم گسستگی خانواده ها می شود

 

 

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

ریحانه الرسول**

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • خرداد
  • بانوی کرامت
  • فراخوان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس